دربارۀ کتاب آن جا خانه ی من نبود
رمان آنجا خانه من نبود، روایتگر داستان دختر جوانی به نام پوپک است که به علت فشار خانواده، اطرافیان، اجتماع، ترس از بالا رفتن سن و هراس از آینده، تنهایی و استیصال و تمایلش به عشق و ازدواج، از زندگی یکنواخت و خسته کنندهی خانهی پدری خود به تنگ آمده و با وساطت اطرافیان با مرد جوان، جذاب و عاقلی به نام کامبیز که وکیلی موفق و محترم است، آشنا میشود. او عاشق میشود. چیزی که پوپک همیشه در انتظارش بود و آرزویش را داشت.