من هم مثل همه آدم ها، در زندگی ام با بیشعورها سرو کار داشته ام؛ اما مثل خیلی ها در برخورد با آن ها درگیر مفاهیم قدیمی بیشعوری بودم و آن را نه مرض، بلکه یک نقص شخصیتی می دانستم که صرفا با اراده کردن می شد آن را اصلاح، یا به طور کلی درمان کرد. اکنون ماهیت واقعی بیشعوری را می شناسم. بیشعوری نوعی اعتیاد به بدی اعتیاد به الکل، مواد مخدر و مواد شیمیایی است. بیشعوری دردی است که بخش اعظم جمعیت جوامع ما بدان مبتلا شده اند. مرضی است که هسته نجابت و شرافت انسانی را نشانه می گیرد. با وسوسه کوچک و آرامی شروع شده و بیشعور را به سمتی سوق می دهد که فکر می کند نجابت و شرافتمندی جزو نقاط ضعف انسان هاست نه نقاط قوت و... .