نویسنده در کتاب حاضر، در روایتی هرچند کوتاه، اما آکنده از احساس و تأثر داستان کودکان و آوارگان جنگ را به تصویر میکشد. انسانهایی که برای فرار از چنگال مرگ و پناه گرفتن در مأمنی امن، ترک وطن خویش میگویند و قدم در راه ناکجاآبادها مینهند. انسانهایی که در طول مدت جنگ بهناچار سختیهای زندگی بر جان میخرند؛ اما از سرنوشت تلخ خود هیچ خبر ندارند؛ و مرزهای بیرحمی که راه بر آدمیان میبندند و زندگی را به دریای بیرحم و عمیق و وامیگذارند. حال در این کتاب، نیایشگری از جنس دردهای دریا دشت به بنا شده است تا مرهمی برد زخمهای دردکشیدگان نهد و روح انسانهای غافل را از خواب غفلت بیدار کند.