ماجرای اسرارآمیز و پیچیدهی پرفروشترین کتاب روث ور، بازی دروغ: پیامکی سحرگاهان به دستش میرسد که تنها شامل سه کلمه است: «بهت نیاز دارم.».«ایسا» همهچیز را رها میکند، نوزاد دخترش را برمیدارد و یکراست بهسمت «سالتن» بهراه میافتد. او مهمترین روزهای زندگیاش را درمدرسۀ شبانهروزیای که اطراف آنجا بود، گذرانده است؛ روزهایی که هنوز هم سایهشان بردوش او سنگینی میکند.
ایسا و سه تن از بهترین دوستانش عادت به «بازی دروغ» داشتند. آنها برای اینکه دیگران داستانهای عجیبشان را باور کنند، باهم رقابت میکردند. حال پس از گذشت هفده سال از این پنهانکاریها، چیزی وحشتناک درساحل پیدا شده است. چیزی که ایسا را به همراه سه زنی که سالهاست آنها را ندیده،اما هرگز فراموششان نکرده است، مجبور به رویارویی با گذشته میکند، تجدید دیدار گرمی در کار نیست: سالتن برای آنها امن نیست، نه بعد از کاری که کردهاند. وقت آن است که این زنان تکلیف داستانشان را روشن کنند…