رمان "ارواح" نوشته ی پل استر، دومین رمان کوتاه از مجموعه ی سه گانه ی او است که بین سال های ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ منتشر شده است. پل استر نویسنده ی پست مدرن آمریکایی بار دیگر ماجرایی پلیسی خلق می کند که در بستر نگاهی فلسفی تحقق می یابد. استر موقعیت های خلاقانه ای را در روند داستان پیش می گیرد؛ او نه تنها، مشابه دیگر داستان های کارگاهی-پلیسی، کارآگاه خصوصی را به عنوان مغز متفکر مطرح نمی کند تا معمای داستان را کشف کند، بلکه از آن شخصیتی می آفریند که همزمان که باهوش و با درایت است، خود او نیز صرفا به جزئی از ماجرای معما بدل شده و در آن حل می شود و اینگونه تراژدی داستان را رقم می زند.
در داستان فلسفی رمان "ارواح" با آبی (کاراگاه خصوصی) ماهری مواجهیم که از طرف سفید مامور می شود شخصی به نام سیاه را تحت نظر بگیرد و هر هفته گزارشی از کارهای او تنظیم کند و برای سفید بفرستد. آبی در روند ماموریت خود رفته رفته در می یابد با پرونده ای راکد و غیر عادی مواجه است که در آن هیچ اتفاقی نمی افتد. سیاه هر روز پشت میزش می نشیند و فقط می خواند و می نویسد. ماه ها می گذرد و آبی آنقدر سیاه را زیر نظر گرفته که دیگر رفتارش شبیه او شده و دیگر نیازی به مراقبت از او در خود نمی بیند. گزارش ها را طبق نظم همیشگی می نویسد و برای آبی می فرستد و در ذهنش خیال پردازی هایی درباره ی سیاه می کند. سفید گزارش ها را می خواند و حقوق آبی را بدون هیچ توضیح یا صحبتی برایش پست می کند.