ماهگل پس از مرگ نابهنگام شوهرش، به ناچار روانه ی خانه ی برادر شوهرش می شود و چند صباح بعد، ناراحتی قلبی او را از پا در می آورد. احمد سرپرستی ترگل، برادر زاده اش را به عهده گرفته و از همان زمان، عشقی عمیق بین او و امیرعباس، پسر احمد شکل می گیرد.