لفظ «شراب»، با معنای عرفانی، هر چند که لفظی اساسی در زبانِ صوفیانه است، و درواقع محور یک سلسله الفاظ استعاری دیگر مانندِ جام و خرابات و میخانه و می فروش و غیره است، جزو اصطلاحات خاص صوفیانه نیست و از همین رو در آثاری که نویسندگان در تعریفِ اصطلاحات و تعبیرات صوفیه نوشته اند نیامده است. البته، در زمانی که زبان صوفیه منحصراً زبان عربی بود، لفظ شراب یا خمر در آثار ایشان به کار می رفته است، ولی معنای آن ها حقیقی بوده، و معنای مجازی و عرفانی بعداً و در طی مراحلی به آنها داده شده است. ظهورِ این معنی مجازی به واسطۀ یک مفهوم اصلی و اساسی دیگر در تصوف بوده و آن مفهوم سُکر است. لفظ «سُکر»، برخلاف لفظ «شراب» و مترادفات آن، خود یکی از اصطلاحات اولیۀ صوفیه است. «سُکر» در لغت به معنای مستی است، ولی صوفیه این لفظ را به معنایی دیگر که کاملاً جنبۀ باطنی داشت به کار می بردند. این معنای باطنی نیز خود مبتنی بر مفهوم اساسیِ دیگری بود در تصوف، و آن مفهوم محبت بود. بنابراین، اصطلاح «سُکر» در تصوف، و به واسطۀ آن لفظ «شراب» یا «خمر» و غیره، از ابتدا با استفاده از مفهوم محبت تعریف می شده است.