کاپیتان هستینگز در قطاری که او را از پاریس به لندن میبرد با خانم جوانی به نام سندرلا آشنا میشود. سندرلا به هستینگز میگوید بندباز و هنرپیشه است و خواهرش اخیراً ناپدید شده و برای همین هم او خیلی نگران است و هستینگز دوستش هرکول پوآرو را برای کمک به او معرفی میکند. در لندن پوآرو به محض اینکه هستینگز را میبیند به او اطلاع میدهد که از یک مشتری احتمالی به نام پل رینالد نامهای دریافت کرده و مشتری مذکور در نامه از او خواسته در مورد موضوعی کمکش کند. هستینگز همین که اسم رینالد را میشنود میفهمد که این شخص میلیونر معروفی در آمریکای جنوبی است. پوآرو و هستینگز از کانال مانش عبور میکنند و به ملک رینالد میرسند که بین بولونی و کاله قرار دارد اما به محض ورود با خبر میشوند که…
نوبت ششم «قتل در زمین گلف» سال 1398 در نشر هرمس به چاپ رسیده است.