روز جمعه بیست و نهم اکتبر، ساعت شش و نیم بعد از ظهر در ایتل پداکس. در ساعت مقرر نیمی از مردم کنجکاو دهکده در عمارت لیتل پداکس، منزل خانم «بلک لاک» که با دوست زمان مدرسه و دو برادرزادهاش زندگی میکند جمع میشوند تا خودشان از نزدیک ببینند قتل چطور اتفاق میافتد و قربانی کیست؟ رأس ساعت شش و نیم برق اتاق نشیمن قطع میشود و جوانی در چهارچوب در ظاهر شده و اعلام میکند کسی از جایش تکان نخورد و همزمان صدای دو شلیک شنیده میشود. پس از وصل شدن برق، در چند دقیقۀ بعد، و آرام گرفتن ولولۀ جمعیت، همه متوجه میشوند جوان به خودش شلیک کرده و مرده است، با وجود این گویا گلولهای از کنار سر خانم بلک لاک هم که در سمت دیگر اتاق ایستاده بود رد شده و لالۀ گوشش به شدت آسیب دیده و خون زیادی از آن میرود…
چهارمین چاپ از کتاب «اعلام یک قتل» را نشر هرمس در 1399 منتشر کرده است.