مزرعه ی حیوانات هجویه یی است ویرانگر درباره ی اتحاد جماهیر شوروی، که زیر عنوان «داستان پریان» هم می توان آن را قرار داد؛ داستانی زیرکانه و سرگرم کننده که در مزرعه یی اتفاق می افتد که حیوانات ستم دیده ی آن دارای قدرت تکلم و تعقل هستند و بر ارباب ستمگر خود فایق آمده و دولتی انقلابی برقرار می کنند. خوک های کثیف تشنه ی قدرت، به ویژه سر کرده شان ناپلئون، به آن ها خیانت کرده و وادارشان می کند به همان روزگار بندگی خود بازگردند؛ تنها رهبری تغییر کرده است. البته، «مزرعه ی حیوانات» در سطح دیگر و جدی ترش، یک تمثیل سیاسی و قصه یی نمادین است که تمامی رویدادها و شخصیت های آن، رویدادها و شخصیت های تاریخی روسیه ی بعد از سال 1917 را نشان می دهد. ارول از حوادث تاریخ واقعی برای ساختن داستانش استفاده برده، اما آن ها را باز چینی کرده تا در قالب طرحی داستان بگنجاند؛ «مزرعه ی اربابی» همان روسیه، و آقای «جونز» همان تزار است. خوک ها بلشویک هایی هستند که انقلاب را رهبری کردند. آدم ها نماد طبقه ی حاکم جامعه اند و حیوانات هم نماد کارگران و دهقانان. میجر پیر، همان خوک نری که الهام بخش طغیان می شود، به صورت نمادین ترکیبی از مارکس به عنوان نظریه پرداز اصلی، و لنین به عنوان رهبر واقعی انقلاب است.