کتاب حاضر، اشارات «کریشنا مورتی» است به مسائل زندگی و روابط آن. وی بارها تأکید کرده است که آنچه میگوید، نظریه، فرضیه و ایدئولوژی نیست. بلکه اشارتی است به واقعیت زندگی، مسائل و روابط انسان. علت تأکید او بر اینکه اشارات را بهعنوان علائم راهنمایی تلقی کنیم، این است که نمیخواهد خواننده را به تقلید کورکورانه وادارد. وی به وخامت و مخرب بودن رابطه مبتنی بر تقلید و تحسین کورکورانه عمیقاً آگاهی دارد. وی میگوید رابطهات با آنچه میخوانی یا میشنوی، آنطور باشد که حرفهایی را از یک نوار ضبطصوت میشنوی و نمیدانی گوینده آن کیست.