یکدیگر را می شناسیم / روزی روی زمین / دیدم ات / من یک طرف زمین راه می رفتم / و تو یک طرف دیگرش. / می توانم بگویم چگونه بودی.
آه، شبیه همه ی زن های دیگر بودی. / ببین، هنوز صورتت را / به خاطر دارم. / عصبی شدم / و از صمیم دل چیزهایی به تو گفتم / اما صدایم را نمی شنیدی.
میان ما اتومبیل ها می رفتند و می آمدند / و آب ها بود و کوه ها / و همه ی زمین. / به چشم هایم نگاه کردی / اما چه می دانستی؟ / در نیم کره ی من / شب شده بود.
دستت را بالا بردی: ابری را نوازش کردی / دست انداختم روی شانه ی یک برگ.