گوته پذیرای جهان بود و تاثیرگذار بر آن نیز. انگلستان، ایتالیا، فرانسه و مشرق زمین به او الهام بخشیدند و از این راه به سهم خود زندگی معنوی شان را در آثار او به تجلی درآوردند. و این، دم و بازدم گوته بود با جهان، داد و ستدی که بایدش نمونه زنده ادبیات جهانی دانست. گوته عینیت و ذهنیت اروپایی خود را در پذیرش و پیام برآورده می دید؛ و روشن است که ادبیات جهانی دستاورد این هردو کنش است: نتیجه وقوف بر مکتب خودی و وامداری در قبال اندیشه دیگران، و نیز ضرورت استقبال از این اندیشه به عنوان عنصری کمال بخش