کاپوشینسکی در تمام عمر در اشتیاق سفر می سوخت و مشتاق بود که دقیقا به همان جاهایی سفر کند که جهانگرد معمولی لذت طلب از رفتن به آن ابا داشت. آنچه او را به جلو سوق داد عطش سیراب نشدنی اش به نوع بشر بود.