این کتاب حاصل پژوهشی با رویکرد پدیدارشناختی به تفاسیر کهن امامیه است. مئیر بَراَشر در این کتاب مکتبی متمایز در تفسیر قرآن را معرفی میکند که ویژگیهای عمدهٔ آن عبارت است از تفسیر بر اساس احادیث، تفسیر گزینشی برخی آیات مرتبط با تشیع، علاقۀ اندک به علم کلام و مسائل خاص مربوط به امامت. به عقیدۀ وی، دو مبنای تفسیری مهم بازتابیافته در این آثار، نیاز به تفسیر قرآن و انحصار مرجعیت در تفسیر به ائمه علیهمالسلام است. نیاز به تفسیر از آنجا نشأت گرفته است که معانی پنهان در قرآن با زبان نمادین و رمزی بیان شده و وظیفۀ این رمزگشایی بر عهدۀ مفسر است. اما اصلیترین روشهای تفسیر یکی تفسیر بر اساس متغیرات متنی است و دیگری تفسیر بر اساس تمثیل و مجاز. براشر در فصلی مستقل به چگونگی بازتاب مسائل مربوط به امامت، نظیر اعتقاد به عهد ازلی میان خداوند و شیعیان، ویژگیهای فوقبشری و اسرارآمیز عطاشده به امامان مانند علم خدادادی و بینهایت، عصمت از گناه و خطا و شفاعت برای شیعیان، در تفاسیر کهن شیعی و مقایسۀ آن با آثار کلامی سدههای بعد میپردازد.