در کتاب حاضر، تلاش بر آن است ضمن بیان نظریات عرفانی «عینالقضات همدانی» درباره ابلیس، ارتباط آن با نظام احسن شرح داده شود. از این رو نخست، مسئله شرور؛ هدایت؛ ضلالت؛ و شقاوت؛ به همراه تعریفی از نظام احسن ارائه و سپس نقش ابلیس در نظام احسن تبیین شده است. همچنین نامهای ابلیس و اشتقاق آنها و نظر عرفا به ویژه عینالقضاه درباره ابلیس ذکر شده است. در نظر عینالقضاه ابلیس داعی از حق و دربان عزت است، بنابراین متعلق به عالم دنیا نیست، اما آثار وجودی او میتواند در دنیا ظاهر شود و آن زمانی است که با آدمیان ارتباط برقرار میکند. وی معتقد است اگر شیطان بر انسان سجده نکرده به آن علت است که اراده خداوند بر آن بوده و این امر مقدمه زندگی انسان را در زمین فراهم آورده است که اگر چنین نمیشد، انسان نیز در زمین زندگی نمیکرد.