آن امام عاشقان پور بتول / سرو آزادی ز بستان رسول
الله الله بای بسم الله پدر / معنی ذبح عظیم آمد پسر
بهر آن شهزاده ی خیر الملل / دوش ختم المرسلین نعم الجمل
سرخ رو عشق غیور از خون او / شوخی این مصرع از مضمون او
در میان امت ان کیوان جناب / همچو حرف قل هو الله در کتاب
موسی و فرعون و شبیر و یزید / این دو قوت از حیات آید پدید
زنده حق از قوت شبیری است / باطل آخر داغ حسرت میری است
چون خلافت رشته از قرآن گسیخت /حریت را زهر اندر کام ریخت
خاست آن سر جلوه ی خیرالامم / چون سحاب قبله باران در قدم
بر زمین کربلا بارید و رفت / لاله در ویرانه ها کارید و رفت
تا قیامت قطع استبداد کرد / موج خون او چمن ایجاد کرد
بهر حق در خاک و خون غلتیده است / پس بنای لااله گردیده است
مدعایش سلطنت بودی اگر / خود نکردی با چنین سامان سفر