جهانی شدن با به چالش کشیدن هویت رسمی حاکم بر دولت های عراق و سوریه ضمن هموار کردن بستر ظهور گفتمان اسلام سیاسی سلفی جهادی، چالشی بنیادین در تداوم مناسبات قدرت سنتی در سوریه و عراق محسوب می شود. آنچه با استفاده از روش تحلیل گفتمان و با استمداد از نظریات ( ارنستو لاکلائو ) و ( شانتال موفه ) به دست آمده نشان می دهد که جهانی شدن در منطقه سوریه و عراق با به چالش کشیدن گفتمان های حاکم و تک گفتار، ضرورت هویت یابی و عطش جست وجوی معنا را تشدید نمود.
در این میان سلفی گری یکی از پاسخ هایی است که به این نیاز داده شده است. آنها با گزینش معنا و انحصاری کردنش انرژی خود را صرف به کار بستن معانی و ویژگی های برگزیده می کنند. بازسازی معنا توسط گروه های سلفی جهادی با تکیه بر مفاهیم جمعی ای همچون شریعت، رهبری، جهاد، خدامحوری، تفاسیر دینی حداکثری و اجتماع صورت می پذیرد. در نهایت، این جنبش و جماعت ها هویت های مقاومی را می سازند که کارکردشان ایجاد انسجام و حمایت از افراد در برابر دنیای به ظاهر خصمانه بیرونی و گفتمان های حاکم بر کشورهای عراق و سوریه است.