ابوالقاسم قشیری یکی از پرکارترین نویسندگان حوزۀ تصوف در سدۀ پنجم محسوب میشود. مشهورترین کتاب او «الرسالة القشیریة» به زبان عربی است. این کتاب در 55 باب سامان یافته و موضوعاتی مانند اعتقادات صوفیه، ذکر مشایخ طریقت، مراحل سیروسلوک و احوال و مقامات اهل تصوف را در بر دارد. الرساله از همان زمان حیات مؤلف در زمرۀ مهمترین منابع صوفیه قرار گرفت و نویسندگان دورههای بعد، از آن بهرهها بردند. اهمیت این رسالۀ ارزشمند، یکی از صوفیان سدۀ نهم بهنام «سید محمد حسینی چشتی» مشهور به «گیسودراز» را بر آن داشت تا شرحی به زبان فارسی بر آن بنویسد. خواننده در شرح الرساله با دو چهره از گیسودراز مواجه است؛ هنگامی که گیسودراز در مقام یک شارح سخن گفته، از تکرار مطالب و اطالۀ کلام دوری کرده است، زیرا معمولاً ترجمۀ سخن قشیری که بهخوبی از عهدۀ آن برآمده، در انتقال مقصود کفایت کرده است. نقش دیگر گیسودراز در این متن، منتقدبودن است. نگاه انتقادی او به الرساله موجب شده تا هرجا لازم بوده بعد از ترجمه به نقد اقوال قشیری و دیگر مشایخ بپردازد؛ به عبارت دیگر، گیسودراز، الرساله را مانند مریدی که به خود اجازۀ اظهارنظر در برابر پیر را نمیدهد، شرح نکرده، بلکه شیوهای محققانه و منتقدانه در پیش گرفته است.