سرآمدان کهن دایٔو
فرهیخته و عمیقاً روشن بودند.
..مراقب بودند،
مثل آنهایی که در زمستان از رودی میگذرند.
هشیار بودند،
مثل مردانی که از خطر آگاهند.
مؤدب بودند،
مثل میهمانها
تسلیم بودند،
مثل یخی که می خواهد آب شود.
ساده بودند،
مثل کُندههای ناتراشیدۀ چوب،
توخالی بودند،
مثل غارها،
تیره بودند،
مثل برکههای گلآلود.
چه کسی میتواند آرام چشمبهراه بماند
تا لایولجن تهنشین شود؟
چه کسی میتواند تا لحظۀ عمل آرام بماند؟