گوته گفت: "من وردر را بهسان پلیکان با خون قلب خود نوشاندم! این کار حاوی چنان زوایای نهان اندیشه و احساس در ضمیر من بود که به راحتی میتوانست تا چند جلد هم ادامه یابد! ازین گذشته همانطور که اغلب گفتهام من وردر را فقط یک بار پس از چاپ آن خواندم و هرگز سعی نکردم از نو بخوانمش! وردر، تودهای از آتشبار راکتهای جنگی است؛ وقتی به آن مینگرم احساس عذاب میکنم و ازین هراس دارم که مبادا احوال روحیای که منجر به زایش آن شد را بار دیگر تجربه کنم!"