ساختارگرایی مقولهای تاریخی و در عین حال تجربیست. بنابر تحلیل آلتوسر میتوان نشان داد که بخش زیادی از آنچه امروز به نام «ساختارگرایی» میشناسیم دستاوردهای نظری طیفی از دانشمندان علوم انسانی (بهخصوص در حوزههایی مثل زبانشناسی و انسانشناسی) است که بهشکل مجموعهای از احکام نظری و فلسفی قوام یافتهاند. ساختارگرایی به نوعی با شکلِ قرنِ بیستمیِ ظهور و بالیدنِ علوم انسانی عجین شده است. تصور علوم انسانی مدرن بدون زبانشناسی سوسور، روانشناسی پیاژه یا انسانشناسی لوی-استروس تا حدود زیادی ناممکن است.