به رغم آنکه سید محمدحسین حسینی بهشتی هم از طرف مادر و هم از سمت پدر به خانواده های مشهور و بزرگ روحانی پیوند داشت، تحصیل علوم حوزوی را بر اساس انتخاب خود در زمان تحصیل در دبیرستان سعدی اصفهان و تحت تاثیر یکی از همکلاسی هایش که همزمان دورس حوزوی را دنبال می کرد اختیار کرد.با این همه، از همان آغاز نسبت به چگونگی زندگی و فعالیت در این لباس، رویکرد تجدید نظر طلبانه ای برگزید: هیچگاه از وجوهات شرعی و شهریه استفاده نکرد؛ به تحصیل علوم جدید و اخذ دکترا در کنار دروس حوزوی ادامه داد؛ در یادگیری زبان های خارجی جدیت ورزید؛ مراوده، تعامل و گفتگوی سازنده با اقشار دیگر و به خصوص روشنفکران و تحصیل کردگان را امری ضروری شمرد و نقد اجتماعی را بیش و پیش از همه از خود و قشر روحانی آغاز کرد تا هم به ارتقاء کیفیت آن و هم به گسترش فرهنگ نقادی کمک کند.
شاید بتوان مهم ترین اصل در اصلاح وضعیت روحانیت از دیدگاه شهید بهشتی را در این اصل خلاصه کرد که این رابطه، از رابطه مرید و مرادی به رابطه معلم و متعلم تبدیل شود.پیش نیاز یک چنین تحولی، جایگزین کردن مفهوم روحانی به مثابه عضو یک صنف به عالم دینی به مثابه دارنده تخصص علمی در شناخت دین می باشد؛ نکته ای که در نوشتار حاضر، مورد تاکید قرار گرفته است.
آنچه در این مجلد مشاهده می کنید، از اولین آثار مکتوب وی در این زمینه است که نخستین بار در سال 1341 در مجموعه ای با نام بحثی درباره مرجعیت و روحانیت منتشر شده است.