همه دوست دارند در زندگی خود به کامیابی برسند. برای بعضی کامیابی به معنای ثروت و فراوانی امکانات مادی است؛ دیگری کامیابی را در سلامتی میبیند. کامیابی ریشه در آزادی و سبکبالی دارد و شامل هر آنچیزی میشود که هر روز از عمرمان را با احساس سبکی و آسودهخاطری همراه کند. وقتی حتی خواب و خیالهایمان هم دربارهی رسیدن به وضعیتی ایدهآل و رویاگونه است که در آن آرزوهایمان به واقعیت پیوستهاند یعنی درکی درست از موفقیت نداریم، چون حقیقت چیز دیگری است. ما فطرتا به دنبال خوشبختی و کامیابی هستیم.
کاترین پاندر در رمان از دولت عشق با نام اصلی The prospering power of love راهی برای کامیابی پیش پای خوانندگان قرار میدهد: «عشق». عشق کم از کیمیاگری نیست؛ عشق باعث خودباوری میشود و همدلی را افزایش میدهد و از این نظر اهمیت دارد. عشق حاشیهها را به مرکز میآورد، آدمی را از منفیبافی دور میکند. عشق، صدای بیصدایان میشود و ناپیداها را آشکار میسازد. عشق، راه کشف علایق و استعدادها و شکوفا شدن است. فقط عشق است که میتواند ما را نجات دهد.