اخلاق در لغت جمع خُلق و از ماده «خ، ل، ق» است و به شکل باطنی و نفسانی انسان نظر دارد؛ چنانچه خَلق بر ایجاد شکل ظاهری دلالت دارد. خُلق به معنی صفت پایدار و راسخ یا حالتی است که به آن ملکه می گویند؛ از این رو اگر صفتی در کسی به طور مستمر تکرار شود جزء اخلاق فرد محسوب می شود؛ ولی اگر کسی کاری را یک بار انجام داد، از اخلاقیات او به حساب نمی آید. پس اخلاق همان صفت راسخ و پایدار نفسانی است و با رفتاری که برای لحظات یا دفعاتی از انسان سر می زند تفاوت دارد. صفت راسخ درونی ممکن است فضیلت و منشأ رفتار و گفتار خوب باشد یا رذیلت و منشأ کردار و گفتار زشت گردد که به هر دو حالت «خُلق» گویند.