کتاب داعش و جهاد النکاح داستانی است هولناک از جنگ، کشتار، فحشا و بردگی زنان که به قلم امیررضا پرحلم ضیابری است. درگیریهای مذهبی امری است که با شاخصهای دنیای مدرن امروز در تضاد است. جنگ و خون ریزی که امروز رنگ و بوی فرقهای گرفته بیش از هر چیز، ناکارآمدی فرهنگی جریانهایی را نشان میدهد که از عمق فکری اندکی برخوردارند. شمشیر ایشان به دل خود ایشان فرو خواهد رفت و کمانها و بازوهایشان شکسته خواهد شد، خطاکاران جمیعاً هلاک خواهند گردید و عاقبت شریران منقطع خواهند شد. سرزمین شام همواره جولانگاه جنگجویان بوده و سرداران و فرماندهان زیادی با عبور از آنجا، قصد تصرف نواحی بکر و مقدس را داشتند و در این راه خونهای زیادی ریخته شده است. در کتاب داعش و جهاد النکاح میخوانیم که اکنون و با گذشت قرنها از عبور و مرور سفاکان در این ناحیه، شام یک بار دیگر دستخوش جنگ و خونریزی شده است. گروههای جهادی سلفی که برداشت انحرافی از اسلام دارند، با فریب دادن افراد، آنها را تشویق به جنگجویی و ریختن خون هم کیشان خود میکنند. سلفیها فرقهای هستند که با باز کردن راه اجتهاد بر اساس فهم صحابه، زمینه مساعدی را برای صدور فتواهای گمراه کننده گشودهاند. این گروه از سده چهارم هجری قمری شکل گرفتند. وجه بارز فکری این افراد، تکفیر (کافر خواندن) دیگر مسلمانانی است که انطباقی با عقاید آنها ندارند. بر این اساس، سلفیها حکم خروج از دین و مباح بودن خون دیگران را صادر میکنند و این عمل را عبادت میدانند. این گروه، ریختن خون را وسیله تقرب به بهشت میداند و طبق همین آموزههاست که امروزه عملیات انتحاری جنبه تقدس یافته است. دامنه سلفی گری اکنون در سرزمینهای اسلامی گسترش بیسابقهای یافته و جوانان از مالزی تا مراکش پس از آشنایی با اندیشههای افراطی، به طمع بهشت عازم جهاد میشوند. آنها معتقدند که با جهنم کردن زندگی دیگران، به بهشت میروند.