به شکل دقیق و قطعی نمی توان گفت و امکان پذیر نیست که به ارزیابی اشکال روند سکولاریزاسیون در جریان، پرداخت. آنچه که می توان مشاهده کرد، تغییرات ساختارهای اجتماعی و ذهنی است که به صورت اجتناب ناپذیری خندق میان دینداری سنتی و جامعه ی ایران را عمیق تر کرده است. نظام مشروعیت دهی نسبت داده شده به اسلام سنتی تا اندازه زیادی توسط ایدئولوگ های یک دینداری جدید و واقعیت ها مورد پرسش واقع گردیده است. این تغییرات، هرگونه بازگشت به ساختارهای پیشین که از ذهنیت سنتی و جماعتی سرچشمه می گرفت، را امکان ناپذیر و اتوپیایی کرده است. ارجاع به اسلام هنوز یکی از ترکیبات نسبتا زنده در معنابخشی به زندگی در اقشار مختلف اجتماعی است، اما به نظر می رسد که به طرف اسلامی می رویم که بیشتر به یک ارجاع و منبع هویتی تقلیل یابد تا به یک نظام مشروعیت بخش به نهادهای اجتماعی و سیاسی.