"امانوئل تود، تاریخ دان فرانسوی در این کتاب به تحلیل ضعفهای تنها ابرقدرت موجود جهان میپردازد. این کتاب... براساس مصاحبه نویسنده با یک روزنامه آلمانی [فراهم آمده است].... امانوئل تود در این اثر از بررسی حوادث 11 سپتامبر 2001 آغاز میکند و به این نتیجه میرسد که وانمود کردن تروریسم به یک نیروی جهانی از طرف ایالات متحده آمریکا، دنیا را به یک وضعیت جنگی دایمی کشانده است. او معتقد است پدیده تروریسم جهانی وجود خارجی ندارد و دستگاه تبلیغات سیاسی آمریکا آن را برای مقاصد خود پرداخته است؛ درگیریها و تشنجهایی که در کشورهای اسلامی دیده میشوند، از نمودهایی از تنشهای دوران گذار جوامع سنتی به مدرنیسماند که کشورهای پیشرفته صنعتی نیز هر یک در دوران خود به آن دچار بودهاند. با وجودی که نویسنده هیچ یک از کشورهای اسلامی را در موقعیتی نمیبیند که بتواند رهبری جهان اسلام را بر عهده گیرد، برای ایران موقعیتی کلیدی قایل است و معتقد است که ایران به تدریج مرحله تشنجهای دوران گذار را پشت سرگذاشته و به راه آرامش و دموکراسی میرود. امانوئل تود گام به گام نشان میدهد که موقعیت روسیه به طور اساسی در جهان تغییر کرده و عامل تهدیدی برای کشورهای دیگر نیست. از سوی دیگر، این کشور به تدریج نیروی اقتصادی و نظامی خود را باز مییابد، به طوری که دوباره در آینده، به یکی از چند قدرت بزرگ جهان تبدیل خواهد شد. اروپا که پس از وقایع 11 سپتامبر "همبستگی نامحدود" خود را با آمریکا اعلام کرده بود، به تدریج راه خود را از ایالات متحد آمریکا جدا میکند... دموکراسی در اَمریکا (و نیز تا اندازهای در انگلستان و فرانسه) افول کرده و حکومت خواص (الیگارشی) جایگزین آن شده است. علاوه بر این، عام نگری یا توانایی برابر انگاشتن انسانها در میان آمریکاییان، واپس رفته و به این ترتیب، آمریکا نیروی ایدئولوژیک خود را نیز از دست داده است. پیامد این تحولات منفی، افول قدرت امریکا به عنوان یک ابر قدرت خواهد بود. با تشکیل اروپای مستقل و بازیابی قدرت روسیه، وضعیتی کاملا نوین در جهان شکل خواهد گرفت که ایالات متحده آمریکا دیگر در آن استیلا نخواهد داشت، بلکه قدرتی در کنار قدرتهای دیگر خواهد بود. نویسنده در این اثر با نظرات اساسی نظریه پردازان استراتژیک معاصر از جمله هانتینگتن، فوکویاما و برژنیسکی برخورد و درباره آنها بحث میکند...".