پس از جنگ سرد، نظام بینالمللی جدیدی بر جهان حاکم شد که سه مشخصه داشت: ژئوپولیتیک، اقتصادی و تکنولوژیک بودن، که در آمریکا با قدرت، بازار آزاد و انقلاب اطلاعات شناخته میشود. به نظر میرسید همهٔ اینها در یک راستا حرکت میکنند تا جهانی آزادتر و سعادتمندتر به وجود بیاورند. اما جهان همچنان مملو از بحرانها بود، بحرانهایی که برخی از آنها انگار از کنترل خارج شدهبودند: جنگهای بالکان، فروپاشی اقتصادی آسیا، حملههای یازده سپتامبر، بحران مالی جهانی و امروز کووید۱۹. این بحرانها، با وجود تفاوتهایشان، در موضوع بسیار مهمی باهم اشتراک دارند. همهٔ آنها شوکهای نامتقارنی هستند؛ آغازی کوچک دارند، اما درنهایت امواج مخربشان همهٔ دنیا را فرامیگیرد. این موضوع مشخصاً در سه واقعهای که بهعنوان ماندگارترین بحرانها از آنها یاد میشود درست و دقیق است: یازده سپتامبر، بحران مالی ۲۰۰۸ و ویروس کرونا. حملات یازده سپتامبر جهان را شوکه کرد و توجهها به این نوع واکنش خاص و شدید به دنیای جدید معطوف شد، موضوعی که غرب تا پیش از آن نادیدهاش میگرفت. این حملات خشم موجود در اسلام رادیکال، تنشهای خاورمیانه، و روابط پیچیدهٔ غرب با هردوِ این موضوعات را به مرکز توجه آورد. بعد از آن، ایالات متحده عکسالعملی وحشیانهنشان داد و گرچه امنیت داخلی خود را توسعه داد و تشدید کرد، اما به افغانستان و عراق هم اعلام جنگ کرد و دست به عملیاتهایی در نقاط دیگر زد و با یک تخمین ساده، ۵.۴میلیارد دلار در «جنگ با ترور» هزینه کرد. مجموعهٔ این کارها منجر به ریختن خونهای بسیار، انقلاب، سرکوب، بحران مهاجران، تلفات میلیونی و پیامدهایی شد که تا به امروز ادامه دارد.