نویسندهی کتاب از میل زیاد انسانها به نصیحت کردن دیگران به عنوان یک دام یاد میکند که نه تنها کمکی به پیشرفت طرف مقابل نمیکند بلکه باعث صرف وقت و سایر منابع میشود. او سعی کرده به خواننده بیاموزد به جای تلاش در جهت اعمال نظر افراطی در همهی امور دیگران که رفته رفته رنگ دخالت نیز به خود میگیرد، رفتاری «مشاورگونه» در پیش بگیرد و به جای تمرکز بر حرف زدن یک طرفه، بیشتر شنونده باشد و از این طریق آیندهای بهتر برای خودش و دیگران رقم بزند.