این رمان دو راوی غیرقابلاعتماد دارد که هرکدام ممکن است بخشی از حقیقت را پنهان کنند. روایت این اثر بسیار ساده و سرراست است. داستان رمان در دو بخش بیان میشود. بخش اول با یادداشتی از شخصی به نام مسعود آغاز میشود. او توضیح میدهد که آنچه در این کتاب نوشته شده، یادداشتهای فردی به نام صارم است. صارم این یادداشتها را در زندان نوشته است. در ادامه مسعود زندگی صارم را برای مخاطب شرح میدهد. بخش دوم رمان را راوی سومشخص بیان میکند. زبان این بخش کمی سخت است و طول میکشد تا خواننده به آن عادت کند. در ادامهی کتاب، داستان زندگی صارم و یادداشتهایش را میخوانیم.