از زمانی که یکی از افسردهترین جوانان نیویورک بودم سیوپنج سال میگذرد. در آن زمان من با فروش کامیون زندگیام را اداره میکردم. این مسئله که کسی فروشنده باشد اشکال ندار، اما در مورد من مشکل این بود که علت حرکت اتومبیل را نمیدانستم و اصلا در مورد شغلم چیزی بلد نبودم، مهمتر از آن بیعلاقگی من به آموزش در این باره بود.