دراثر حاضر، نگارنده کوشیده تا تمام واژههای قرآنی را که به صورت استعاری به کار رفته، بررسی کند. همچنین سبک نگارش قرآن در فصلی که به بررسی سازوکار تشبیه و استعاره اختصاص یافته، تشریح گردیده است و سرانجام با توجه به برخی ویژگیهای روانشناختی پیامبر اسلام و اعراب معاصر وی، تحول انواع مجازهای قرآن، بازگو شده است. بر این اساس، در بخشی از کتاب، از دشواریهایی که بر سر پذیرش استعارههای قرآن، موجود است سخن رفته است. نخست به انکار استعاره در قرآن از جانب برخی فرقهها اشاره شده که نگارنده در پاسخ این امر، خاطرنشان میسازد: "برای بیان معنی استعاری یک کلمه و متمایز کردن آن از معنی حقیقی راهی وجود دارد که میتواند مطمئن باشد: اگر واژهای دارای دو معنی مجازی و حقیقی است در معنی مجازی میتواند به معنی استعاری به شمار رود، در مورد واژههایی که تنها یک معنی (مجازی یا حقیقی) دارند و یا دومعنی حقیقی (که یکی از آنها مقدم بر دیگری و در نتیجه حقیقی است و دومی استعاری) میکوشیم معانی آنها را با اتکا به نص و عبارات دیگر قرآن که در آنجا نیز همان واژه تکرار شده است، از یکدیگر متمایز کنیم. تنها سیر متنشناختی و یا لغتشناختی و فرهنگهای چندجلدی میتوانند در این امر مفید فایده قرار گیرند". در مباحث بعدی نگارنده به دشواریهای دیگر در این خصوص پاسخ میگوید که از آن جمله است: تعابیر انسانانگارانه دربارهی خداوند، تحول استعارههای قرآن، تمایز بسیار ظریف میان استعارههای ساختگی و استعارههای ناخواسته، و معنی تعداد بسیاری از کلمات و اصطلاحات قرآنی که محل اختلاف بسیاری از مفسرین است.