سد کوروش (که بعد موسوم به باب الابواب شد) بایستی طوری مرمت شود که بعدازآن قبایل صحرانشین نتوانند از کوه های موشیک وکول شیک عبور نمایند و اتباع تحت الحمایه من یا اتباع خود مرا مورد حمله قرار دهند. من گفتم سد را طوری مرمت نمایند که تا مدتی طولانی ویران نشود؛ زیرا سد کوروش در منطقه ای قرارگرفته که در آنجا باران و برف زیاد می بارد و دوره یخبندان آن در فصل زمستان طولانی است و یخبندان سنگ ها را از هم جدا می کند و دیوارهایی را که با خشت پخته بنا می گردد ویران می نماید و گفتم که برای دوام سد از مس و سرب استفاده کنند و سنگ ها را طوری به هم متصل نمایند که تغییر فصول و یخبندان طولانی، نتواند سنگ ها را از هم جدا کند و معماران من سنگ ها را با ملقمه هایی از سرب و مس به هم وصل کردند و گفتند که ملقمه تا مدت یکصدسال در قبال هر نوع تغییرات جوی مقاومت می نماید. لذا من به بازماندگان خود می گویم که هر یکصد سال یک مرتبه سدی که مقابل قبایل بیابانی به وجود آمده و در کشورهای آلبانیا و ایبریا می باشد باید به طور کامل مرمت شود.