دیوید کاپرفیلد، شش ماه پس از مرگ پدرش در «بلاندرستون»، شهری در شمال شرقی ایالت «سافولک» متولد شد. عمه او، «بتسی تراثورد» که انتظار داشت دختری به دنیا آید، با آمدن دیوید خانه را ترک کرد. او زنی بدجنس، تندخو و بدخلق بود که با رفتارش تمام دوستان و نزدیکان را میرنجاند. دیوید به مرور زمان با پگاتی، مستخدم خانه انس گرفت و روزی با او به منزل برادر پاتی در یارموث رفت و در آنجا با حسام، برادرزاده پگاتی و امیل خواهرزاده و زن بیوهای به نام خانم گامیج آشنا شد. او بعد از مدتی در حالی که خاطره لذتبخشی از یارموث برایش باقی ماند، همراه پگاتی نزد مادر برگشت. مادر دیوید، در این مدت با آقای «مردستون» ازدوج کرده بود. آقای مردستون و خواهر او تعلیم و تربیت دیوید را برعهده گرفتند و با سختگیری و کتککاری درسهای مشکل را به دیوید میآموختند. بعد از خشونتهای بسیار در حق دیوید، آنها تصمیم گرفتند او را به مدرسه بفرستند. او به همراه کالسکهچیای به نام بارکیس راهی سفر شد و مسیر سخت و خستهکنندهای را طی کرد تا به شهر سالم هاوس رسید و وارد کالج سالم هاوس شد. بدینترتیب دیوید از خانة خود رانده شد و درگیر حوادثی گردید. کتاب دیوید کاپرفیلد اثر چارلز دیکنز، نویسنده نامدار انگلیسی است که در سال 1850 آن را به رشته تحریر درآورده است و تا اندازهای نمایشگر زندگی گذشته خود او بوده است. این اثر برای نوجوانان به نگارش درآمده است.