اسب کهر بنای مهمانخانهای بسیار قدیمی در یکی از روستاهای انگلستان بود که اکنون به محل سکونت جادوگر محلی تبدیل شده بود. این زن جادوگر همراه با زنی آگاه از علوم مرموز و یک مدیوم سبک مغز آراسته به لباس ساری و گردن آویزهای عجیب سکنه اسب کهر را تشکیل میدادند.
اگر ظن آقای ایستر بروک مبنی بر این که آنجا مرکز عملیات باندیست متخصص در از میان برداشتن اقوام ثروتمند و نامطلوب بر انگیخته نمیشد، چه بسا او آن سه پیر زن را به عنوان احمقهای بی آزاری به دست فراموشی میسپرد…..
جنایاتی که با کمک افسون و جادوگری انجام میشد…. داستانی فوقالعاده زیرکانه و بسیار لذت بخش طرح داستان فوقالعاده هوشمندانه است. یکی از بهترین کتابهای خانم کریستی برای یک دوره از زمان.
نتیجهای حیرت انگیز،با پایانی غیرمنتظره به قلم توانای یک استاد.