همه ی ما می دانیم برای حفظ تعادل در زندگی، کار، لذت بردن از داشته ها، دوستان، خانواده و همچنین مدیریت رفتارهای آدم های سمی پیرامون خود، به چارچوب گذاری در روابطمان نیاز داریم، اما آیا مطمئنیم معنای رابطه ی سالم و چارچوب و خطوط قرمز را به درستی می دانیم؟
آیا می دانیم چگونه انتظارات و خواسته ها و حد مرزهایمان را، شفاف و صریح، برای دیگران مطرح کنیم؟ آیا می دانیم چگونه به انتظار و درخواست های نابه جای اطرافیان نه بگوییم و به خواسته ی خود بله؟ آیا به درستی با روش گفت و گوی موثر و شفاف، که حق ماست آشناییم؟
اگر پاسخ مان به برخی یا تمام این موارد خیر است، کتاب جدید و کاربردی خط قرمزهای رابطه، با ارائه ی راهکارهای عملی و توصیف روش های مرزگذاری با افرادِ مختلف زندگی مان دریچه های آگاهی و آرامش در روابط را به روی مان می گشاید طوری که گویا تا به حال با آنها آشنا نبوده ایم.
«برنه براون می گوید: به جای پشیمانی، رنج را برگزینید.»
هزینه ی سنگینی که بابت نداشتن حد و مرزهای مشخص می پردازید. اگر نتوانیم به درخواست های دیگران «نه» بگوییم، نمی توانیم صریح و مستقیم با آنان صحبت کنیم یا خجالت می کشیم از حق خود دفاع کنیم. تمام اینها نشانه ی بیماری روانی یا مشکلات این چنینی «نیست».
اما همین ناتوانی ها می توانند موجب به هم ریختگی شرایط روانی و جسمانی مان شوند، مثلا نشخوار فکری که در ذهن ما پیوسته تکرار می شود، رفتاری است که به تشخیص خاص خودش نیاز دارد؛
مثلا اهمیت دادن به اینکه واکنش دیگران در برابر رفتار ما چه می تواند باشد یا چه فکری می کنند، یکی از انواع نشخوارهای ذهنی است که بر عملکرد و سلامت روانمان در زندگی تاثیر می گذارد. مشکلات ناشی از عدم تعیین حد و مرزهای مشخص و منطقی در زندگی، با مشکلاتی که در ادامه به آنها می پردازیم شدت می یابد.