کتاب «یادداشتهای کوچه و خیابان»، چنانکه اِرنو خود در پیشگفتار این کتاب توضیح میدهد، «گزارش یا تحقیقی جامعهشناختی دربارۀ جامعۀ شهری نیست، بلکه تلاشی است برای دستیابی به واقعیت یک دوره (عصر مدرنیتهای که شهری تازهساز، تصویری ژرف از آن به ما میدهد بیآنکه باعث شود به تعریفی دقیق از آن دست یابیم) از طریق ثبت لحظات گذرای زندگی روزمرۀ جمعی.»
شاید با وامگیری از آنچه اِرنو در همین پیشگفتار میگوید، کتاب «یادداشتهای کوچه و خیابان» را بتوان «نوعی نویسندگی بهمثابه عکاسی از امر واقع» دانست. ارنو در این کتاب انگار که با کلمات، عکسهایی از زندگی روزمرۀ مردم و حرفها و رفتارها و نگاهها و واکنشهای مختلف آنها و هرچه را حین پرسهزنی و خرید و انجام کارهای روزانۀ خودش در بیرون از خانه و در عرصۀ عمومی میبیند و میشنود، ثبت میکند و از خلال ثبت همۀ اینها، بهقول خودش، از طریق انعکاس تصویرش بر جهان خارج، خود را کشف میکند. بنابراین کتاب «یادداشتهای کوچه و خیابان» را میتوان کتابی دانست که اِرنو در آن، از طریق بیان دیگران و آنچه در محیط پیرامون خود میبیند، خودش را نیز بیان میکند.
همچنین این کتاب، تصویری از زندگی و رنجها و دغدغهها و شادیها و امیدها و دلخوشیهای مردم عادی است و شکار لحظههایی گذرا از زندگی این مردم؛ لحظههایی که در عین تعلقشان به جهان واقعی و دنیای عینی، گویی رمز و رازی را در خود پنهان دارند.