در عالم اسلام، همچون عالم مسیحیت، نحوۀ تفسیر متون مقدس همواره مسألهای پرچالش بوده است. از سوی دیگر، در روزگار ما هرمنوتیک جایگاه ویژهای مییابد، به گونهای که در این دوره تفکر با وصفی هرمنوتیکی شناخته میشود. در جهان معاصر از چالش میان هرمنوتیک جدید و روشهای تفسیری سنتی، بحثهای بسیار عمیق، تعیینکننده و تاریخسازی شکل گرفته است. این اثر میکوشد میان دو نمایندۀ بزرگ و برجستۀ سنت تفسیری در حوزههای علمیۀ ما و دو تن از شاخصترین نمایندگان هرمنوتیک جدید در جامعۀ ما نوعی دیالوگ برقرار ساخته و به مطالعۀ تطبیقی روشهای تفسیری آنها بپردازد.