این کتاب، داستان مردی به نام ریچارد گرتنا است که به لحاظ روحی و جسمی در سلامت است، اما نمیخواهد بعد از مرگ همسرش به زندگی خود ادامه دهد. او مرگ خودش را با استفاده از دارو از محضر شورا تقاضامند است. پزشکان، وکلا، کشیش، اخلاقشناسان، سیاستمداران و گروهی از افراد جامعه مرددند که آیا پزشکان مجازند او را در خودکشی یاری دهند یا خیر. در این اثر، پاسخ به سؤالاتی بنیادین پیشروی ماست:
زندگی ما متعلق به چهکسی است؟
چهکسی دربارۀ مرگ ما تصمیم میگیرد؟
ما کیستیم؟
میخواهیم چهکسی باشیم؟
«مداخلۀ خدایی» با مقالههایی از سه دانشمند مشهور تکمیل میشود که موضوع همراهی و کمک پزشکی به خودکشی را از دیدگاه قانون، اخلاق، الهیات و فلسفه روشن میکنند.