میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجسته آلمانی که می کوشیدند،یک گونه فلسفی انقلابی از مارکسیسم غربی را که با عنوان نظریه انتقادی شناخته می شد،پدید آورده و بسط دهند،را مکتب فرانکفورت می گویند.
این روشنفکران آلمانی،در ارتباط با یک موسسه تحقیقات اجتماعی بودند،که با همت فیلکس وایل که یک کارخانه دار بود،تاسیس شد و به عنوان اولین موسسه مطالعات مارکسیستی در جهان سرمایه داری غرب وابسته به دانشگاه فرانکفورت بود.آنها در این موسسه مهم ترین جریان فکری دنیای سرمایه داری از زمان ظهور مارکسیسم به بعد را پی ریزی کردند،که بعدها به مکتب فرانکفورت یا نظریه انتقادی موسوم شد.
هدف نظریه پردازان این مکتب که ایجاد و تغییر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را برای جوامع سرمایه داری دوران خود تغییر بنیادی میدانستند ،این بود که به مدد آثارشان و با افشای تضادهای زیر بنایی و جوامع طبقاتی تحولات اجتماعی مثبت و پیش رونده بیافرینند این نظریه که توجه خاصی به نا برابری و ظلم دارد ماهیت انتقادی داشته و در برخورد با مسائل جوامع معاصر،نوعی رویکرد انتقادی چند رشته ای را برای تحلیل کردن آنها،ارائه می کند.