تاریخنگاری بنگاهداری حوزهٔ بالنسبه نوی در تاریخنگاری در سطح جهانی بهشمار میآید و مطرح شدن آن به عنوان حوزهای مستقل یا رشتهای تخصصی به دههٔ ۱۹۳۰ بازمیگردد و تا سالها به تاریخ شفاهی با هدف گردآوری داستان زندگی مدیران شرکتهای موفق منحصر بود. هم آن تأخیر و هم محدود ماندن به تاریخ شفاهی به نحو اکید در مورد تاریخنگاری بنگاهداری در ایران صادق هستند. علاوه بر این، بهنظر میرسد رشد شتابان بنگاهداری مدرن در کشور طی دو دههٔ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ و سپس وقوع انقلاب ۵۷ فرصت اندکی را برای تحقیق تاریخی در این حوزه در اختیار گذاشتهاند و نگاه جانبدارانه همچنان نگاه غالب بر این حوزه از تاریخنگاری است. نگاهی که برای مدتی طولانی تنها بر سویهٔ استثمارگرایانهٔ بنگاهداری متمرکز بود و اینک چندی است که مسیر عکس را اتخاذ کرده و به ضعفهای بنگاهداری دولتی معطوف شدهاست. در کتاب حاضر نویسنده علاوه بر اتکا به تاریخ شفاهی، هم از منابع آرشیوی بهره جسته است و هم با استفاده از نظریهپردازی اقتصادی و بررسی تاریخ صنعت مس سرچشمه در چارچوب کلانتر تاریخ صنعت معدن در ایران موفق به ارائهٔ روایتی انتقادی شده است از دوران صنعتیسازی در ایران در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰.