در این کتاب، ما پس از نقد وضعیت موجود تاریخ فلسفه اسلامی که بسیار اسفبار است به ترسیم سیمایی مطلوب و مورد نظر، از تاریخ فلسفه اسلامی که بر تفکر و اندیشه مستقل فیلسوفان مسلمان، منطبق باشد، پرداختهایم و پس از آن، تفاوت ساختاری و ماهوی فلسفه اسلامی و فلسفه یونان را نشان دادهایم. بنابراین میتوان گفت که در این کتاب ما پیشفرضها، رویکردها، معانی، مفاهیم و اصطلاحاتی را که در نگارش یک تاریخ فلسفه اسلامی درست، به آنها نیاز داریم، مورد بحث قرار دادهایم.
بنده با ضرس قاطع اعلام میکنم و براساس متن آثار فلاسفه مسلمان، نشان میدهم که آنچه در این تاریخ فلسفه، در مورد فلاسفه اسلامی نوشته شده، با صرف نظر از اغراض و نیتها، به هیچ وجه با چهره راستین حکمای مسلمان انطباق ندارد. این تاریخ فلسفه، مسخ فلسفه اسلامی و فیلسوف مسلمان است.
از توضیحات نویسنده