زیگفرید لنتس در سالهای جنگ جهانی در ارتش هم به عنوان سرباز و هم به عنوان مترجم خدمت میکرد و همین حضور در جنگ تجربه و مشاهدهی مستقیم آن دوران را برایش میسر کرد. در این مجموعه داستان و البته آثار دیگر او، ردپای آنچه در جنگ تجربه کرده، مشخص است. این نویسنده که در سالهای فعالیتش هم رمان مینوشت و هم داستان و مقاله و نمایشنامه، جزء نسل نویسندگان پس از جنگ است. او را به عنوان یکی از بهترین داستاننویسان آن دوران و همتراز با هاینریش بل و گونتر گراس میدانند. همچنین این نویسنده در سال ۲۰۰۰ در سالگرد ۲۵۰ سالگی گوته، جایزهای را که به نام این شاعر است دریافت کرد.
کتاب دوردست همینجاست با ۲۲ داستان ترجمهای است از مجموعه داستانهای کوتاه این نویسنده و نام آن از داستانی با همین نام گرفته شده است. داستانها اغلب در شمال آلمان و پس از جنگ جهانی دوم رخ میدهند و با اینکه درونمایهی مشترک ندارند، در همهی آنها میتوان تأثیر تاریخ آلمان و جنگهای جهانی و دغدغهی سرنوشت مردم و طبقهی محرومتر را پیدا کرد.
حسن نقرهچی مترجم این کتاب پیش از این رمان «زنگ انشا» را هم که از معروفترین آثار این نویسنده است، به فارسی ترجمه کرده است.
بریدهای از کتاب:
«سربازان میلیشیا را دید که کنار جوی خیابان نشستهاند: مردانی تنومند با چکمههای گرم و نرم و مسلسلهای عریان که وقتی به اطراف نگاه میکردند روی سینههایشان تاب میخورد. صورتش را به شنهای خیس میان ریلها چسباند.»