ارتباط گستردهی نهاد شریعت با سلطنت که از دورهی صفوی شروع شده بود، در ایران عصرِ قاجار نیز ادامه داشت.
در این دوره – یعنی از سلطنت آقامحمد خان تا پایان حکومت محمدشاه – علاوه بر نهاد شریعت، طریقت و نیز بهصورت محدود، اسماعیلیه، تلاش نمودند تا با نهاد سلطنت مرتبط شده و از این رهگذر، گفتمان غالب را شکل دهند؛ از سوی دیگر، گرایش فکری شیخیه، نیز سعی در ارتباط با دربار و کسب قدرت معنوی داشت. لذا مشاهده میشود که نهاد شریعت با گفتمان «قدرت محور» با نهاد سلطنت مواجه میشود و نهاد تصوف با گفتمان «ولایت محور» برخورد مینماید؛ شیخیه نیز از گفتمان «معنا محور» استفاده میکند که در یک چرخش مفهومی، تبدیل به گفتمان «مهدویت محور» میگردد.
در قبال این گفتمانها نیز، دربار رویه خاصی در پیش میگیرد و برخی را به لطف میپذیرد و برخی را به قهر میراند. در واقع، این رفتار نهاد سلطنت با هریک از نهادهای مورد بررسی، عامل قدرت گیری و در نتیجه گسترش آن میگردد و رویکردِ گفتمانیِ نهاد غالب را با دیگر نهادها مشخص میکند.