کتاب خیز خام ، با اتکا بر اسناد عمدتاً منتشرنشده، روایتی از تاریخ تاکنون نانوشتۀ زندگی مستمندان در عصر پهلوی طی فاصلۀ زمانی اردیبهشت 1309 تا یکم شهریور 1320 به دست میدهد: بُرشی از زندگی گدایان و ولگردان و عجزه و ارامل و بینوایان و بیخانمانان و درراهماندگان و بیکاران فقیر و یتیمان بیکس و مجانین بیسرپناه و کوچندگان تهیدست و سالمندان بیچیز و ازکارافتادگان بیبضاعت. نویسنده، در پی تاریخنگاری اجتماعی با رویکرد تاریخ از پایین، سنت مسلط میان مورخانی را به پرسش میگیرد که انواع کامیابیها و ناکامیها در قلمروهای گوناگون جامعه طی دورۀ پادشاهی رضاشاه پهلوی را بیش از هر کس و
هر چیز به شخص پادشاه نسبت میدهند و متقابلاً فاعلیتهای فراموششدۀ انواع فرودستان در دگرگونیهای اجتماعی را کماکان در طاق نسیان مینهند. منحنی فرازوفرود فاعلیت مستمندان در خلال پاسخهایی ترسیم میشود که نویسنده از بطن انبوهی از اسناد برای پرسشهای زیر فراهم میکند: رسیدگیهای دیوانسالاران به مستمندترین مستمندان طی دهۀ 1310 چه کموکیفی داشت؟ در پایتخت چگونه بود و در ولایات چگونه؟ چه عاملیتها و فاعلیتهایی در کموکیف رسیدگی دیوانسالاران به مستمندترین مستمندان طی دهۀ 1310 نقش داشتند؟ چرا طی دهۀ 1310 مستمر بر تعداد چنین اشخاصی در شهرهای بزرگ افزوده میشد؟ پدیدۀ مستمندی طی این دوره دچار چه نوع دگردیسیهایی شد؟ چرا دیوانسالاران در مقطعی بیشترین حد از رسیدگیها به مستمندترین مستمندان را در دستورکار قرار دادند؟ چرا رسیدگیها در مقطعی دیگر به حضیضی تاریخی نزول کرد؟ نویسنده، با حرفشنویِ محتاطانه و منتقدانه از انبوه دادههای خُردی که آهستهآهسته و ذرهذره در اسناد یافته است، چارچوب تحلیلی کلانی برای ترسیم کشاکش مستمندان و دیوانسالاران طی دهۀ 1310 به دست میدهد.