شعر موتیفهای خود را از زندگی (و هنر) میگیرد؛ جستار الگوهایش در هنر (و زندگی) است. شاید این برای تعریف تفاوت کافی باشد: تناقضمندی جستار تقریباً مانند تناقضمندی پرتره است… در برابر تابلوی منظره ما هیچگاه از خودمان نمیپرسیم که آیا این کوهستان یا آن رودخانه واقعاً همانطور است که نقاشی شده است یا نه، اما در برابر هر تابلوی پرتره مسئلهی شباهت همواره خواسته و ناخواسته به ذهن ما خطور میکند… این مسئله بهرغم سادگی و سطحی بودنش هنرمندان راستین را به استیصال میکشاند.