از فوریه تا نوامبر 1860، نزدیک به یک سال، مارکس از ادامهی نگارش اثر مهم خود سرمایه دست برداشت تا آقای فوکت را بنویسد ــ کتابی در پاسخ به تهمتهای بیشرمانهی سیاستپیشهای دموکراتنما به نام کارل فوکت که با دروغبستن به مارکس و یاران او در پی کوبیدن جنبش نوپای کارگری آلمان بود. آقای فوکت، که میتوان آن را تکلمهای بر هجدهم بوومر ناپلئون بناپارت دانست، گذشته از دانش ژرف تاریخی و ادبی مارکس، آینهی باور او به پیوند نظر و عمل و رد کردار روشنفکران برج عاجنشین است. پس از انتشار کتاب، بسیاری ازجمله ولف و لاسال آن را ستودند. انگلس دربارهی آن به مارکس نوشت: «محشر است… کوبنده است… هرچه آن را بیشتر میخوانم بیشتر لذت میبرم… بیگمان، این بهترین جدلی است که تاکنون نوشتی.»