شاید بتوان گفت که هاروکی موراکامی پرمناقشهترین و عجیبترین پدیدهی ادبیات جهان در چند دههی گذشتهست. رمانها و داستانهای کوتاه او از منظر بخش بزرگی از خوانندگان و منتقدان جدی ادبیات در سرتاسر جهان، شاهکارهایی بیمثالند، درحالیکه به زعم بخشی از منتقدان و خوانندگان متفکر و رادیکال، این نویسندهی شهیر ژاپنی بخشی از جریان فرهنگی شکل گرفته در جهان پسامدرن است که درحال قالب کردن نوشتههای بهظاهر مهم ولی فاقد آن ارزش واقعی، به عنوان آثار ادبی درجه یک هستند. با اینهمه و با وجود همهی این ماجراهای پیرامون موراکامی، تأثیر او بر تاریخ ادبیات چنان بوده و هست که میتوان به درستی از سبک موراکامی حرف زد. کتاب «داستاننویسی به مثابهی شغل» روایت این نویسنده از سبک و سیاق نویسندگیاش است. سبک و سیاقی که نوشتن را در پیوستاری بسیار عظیم از انتخاب موضوعات، شخصیتها، مواجهه با آنها، شیوههای پرداخت و پرورششان، ساختن یکیک ماجراهای داستانها، انتشار اثر و سپس حتی شیوهی ارائهی ترجمههای آثار به زبانهای مختلف را در برمیگیرد! داستاننویسی به مثابهی شغل، کتابیست که نه فقط طریقت نوشتن به سبک مواراکامی، بلکه چگونه زیستن و بودن در جهان، در قامت یک نویسندهی مهم و اثرگذار را روایت میکند و از بختیاری ماست که این مهم را خود نویسنده در اختیارمان قرار داده است.