تریشیا و اتان تازه ازدواج کرده به دنبال خانۀ رؤیاهای خود هستند. هنگامی که آنها از عمارت دورافتاده ای که زمانی متعلق به دکتر آدرین هیل، روانپزشک مشهوری که چهار سال قبل بدون هیچ اثری ناپدید شد، بازدید می کنند، طوفان شدید زمستانی آنها را در املاک به دام می اندازد ... آنها هیچ شانسی برای فرار تا زمانی که کولاک به پایان برسد ندارند. تریشیا به دنبال کتابی برای سرگرم نگه داشتن خود است که در یک اتاق مخفی، رونوشت های صوتی از تک تک بیمارانی را می یابد که دکتر هیل با آنها مصاحبه کرده است. همان طور که تریشیا به نوارهای کاست گوش می دهد، در مورد زنجیرۀ وحشتناک حوادثی که منجر به ناپدید شدن مرموز دکتر هیل می شود، مطلع می شود..